نور در معماری دارای دو عملکرد اصلی است و عمل دیدن را میسر میکند و از سوی دیگر ارتباط بصری به وجود میآورد.
عملکرد اول بیشتر ویژگیهای کمی و عملکرد دوم ویژگیهای کیفی نور را در بر میگیرد در نورپردازی محیط های کار عملکرد و نوع اول اهمیت بیشتری دارد برای ایجاد یک محیط روشن با نور مناسب که بتواند رضایت بصری بخش عمدهای کاربران یک فضا را جلب کند. ویژگی های کمی نظیر مقدار شدت ،روشنایی میزان ،یکنواختی نور، عدم خیرگی و ویژگی هایی از این قبیل در اولویت قرار می گیرند.
در عملکرد نوع دوم استفاده از نور و قصد ایجاد روابط بصری انجام می گیرد هدف طراح خلق تاثیرات بصری است الویت ها تغییر می کند.در اینجا ناظران از چشم بیشتر برای نگاه کردن تا دیدن استفاده میکنند.
این نور در محیط تفاوت ایجاد میکند و به عنوان وسیلهای برای برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات استفاده میشود.هر چه چیزی یا مکانی روشن تر و درخشان تر باشد موفقیت بیشتر در جلب و توجه انسان دارد این اصل هم برای اشیای موجود در فضا و هم برای جهت یابی در محیط صدق می کند.
ان روش باعث میشود که شخص با سرعت و دقت بیشتری با فضا ارتباط برقرار کند،مسیر خود را راحت تر پیدا کند و ادراک صحیح تری از فضای که در آن قرار گرفته داشته باشد.
نور می تواند بدون ایجاد تغییرات فیزیکی نمود و سیما یک محیط را عوض کند، نور نگاه را هدایت میکند، درد و احساس را جهت میدهد و توجه را به جزئیات ساختاری جلب میکند. نور فضای بخشبندی شده را مرتبط و فضای ویژه را برجسته میکند و فضای داخلی و خارجی را به هم می پیوندد.